سه‌شنبه

آشکار شدن تحریفات تاریخ نویسان و ارتباط با انقراض کیانیان

مقدمه
تاریخ هر کشوری به عنوان هویت آن کشور محسوب میشود و چنانچه دارای تمدن و فرهنگی درست و غنی باشد دارای افتخاریست برای آن مردم.و اگر کشوری مورد تجاوز و تهاجم فرهنگی فرار گرفت برای حفظ فرهنگ و تمدن سابق خود همواره میکوشد.که آنرا هویت اصیل یا اصلالت می نامند.
شاید انقراض کیانیان برای شما اهمیت نداشته باشد اما باید به این موضوع بیشتر فکر کنیم که تحریفات را بشناسیم و آن را در زمان خود نیز بفهمیم تا بتوانیم درست در مقابل (دشمن) از خود دفاع کنیم.
تاریخ مضاف بر اینکه سرمشق گرفتن باشد تاریخ مهمترین اصلش بار روانی یست که میتواند به مردم آن کشور دهد اهمیت دارد.ما نباید فکر کنیم که فقط امروزه تاریخ اهدافی سیاسی اقتصادی و اجتماعی دارد.تاریخ همواره دارای اهمیت بوده و کشورها نیز سعی نمودند تا با تحریف و دروغ ها کشور خود یا کشور های دیگر را موفق یا سرخورده کنند تا اهداف خود را به پیش ببرند.اما نوع دیگری نیز داریم که افرادی هستند که برای حفظ ایده لوژی خود در کشور خود " آگاهانه و ناآگاهانه" از گفتن واقعیات تاریخ سرباز میزنند و یا سکوت میکنند و یا به دروغ تاریخ را بازگو میکنند همین باعث شده تا دروغ هایی با همین هدف ساخته و پرداخته شود و تا به امروز چنان رشته های محکمی شدند که اگر بخواهیم حقیقت اصلی را بازگو کنیم افراد عادی با سخره گرفتن خود را در تله دروغگویان قرار میدهند.از جمله آنها تحریف در چگونگی حمله اسکندر و حمله تازیان.
به نوشته روایات  ایرانی از ابتدا تا انقراض سلسله کیانیان را در زیر نشان میدهیم:

{کیومرث / هوشنگ/ تهمورث / جمشید / ضحاک / فریدون / (ایرج و سلم و تور) / منوچهر / زو / کیقباد / کیکاووس / کیخسرو / لهراسپ / ویشتاسپ (همزمان با ظهور زرتشت)/بهمن/ همای / دارا / دارای کوچک}

بهمن:(نام بهمن در اوستا نیامده و این نخستین باریست که ریشه روایات ما از اوستا جدا میشود.)در اکثر تواریخ.اردشیر دراز دست را با بهمن یکی دانسته اند و این تحریفی است که با بصیرت و زیرکی تمام انجام گرفته و چگونگی آن در بخش های آینده خواهد آمد.

دارای کوچک: برخی پنداشتند که دارا پس از خود چند پسر به نام اشک پور دارا / بنودارا / اردشیر و یک دختر به نام روشنک داشت.
اشک:به نظرم شاید هماهنگی با اشکانیان داشته و یا اگر هم نداشته باشد به قول آقای انوش راوید:اشکندر یا اسکندر اشکانی باشد نه اسکند مقدونی.(این توضیح مختصر را به این دلیل آوردم که برای شما در ادامه بحث این گفته هم جای تفکر جدی داشته باشد.)
سلسله کیانیان را چه کسی منقرض کرد؟
کورش یا اسکندر؟
تحریفات و داستانسرایی غربیان و رمزگشایی آن از طریق تقویم تاریخ نجومی زرتشت

انقراض سلسله کیانیان

پس از 14سال که از آغاز سلطنت دارای دوم گذشت حکومت او منقرض گردید و دوران حکومت کیانیان خاتمه یافت.در اینجا ارتباط تاریخی دوران کیانیان از هم گسسته شده و به صورت نامشخص در آمده است. چون سده هاست که برای مشوش ساختن تاریخ این سلسله از هیچگونه تلاش و کوششی فرو گذار نکردند و در نتیجه تمام روایات مربوط به سلسله کیانیان به صورت آشفته و نامعلومی درآمده و در این راستا چنان رشته های دروغ با هم تنیده شده و چهارچوب اکاذیب استحکام یافته که متن هر روایتی با دسته ای از دروغ پردازی های دیگر همراه است لذا هر نظریه ای جهت روشن ساختن تاریخ کیانیان و یا چگونگی پیدایش گاهشماری در ایران باستان ابراز شود مستلزم بحث و استدالی بس طولانی است که می بایست سابقه ذهنی آن از پیش فراهم شده باشد.
روایت فوق حاوی نکاتی است که تاریخ کیانیان و در نتیجه گاه شمارهای ایران و دوران حیات زرتشت را در زیر پرده ای از ابهام و تاریکی پنهان داشته .چنانچه بوریحان بیرونی نیز به برخی از آن موضوعات اشاره نموده است.به منظور رفع پیچیدگی از معضلات فوق بعد از اینکه ریشه روایات از اوستا جدا میشود پژوهشهای انجام گرفته بر پایه متون آثار باقیه بوریحان داده میشود زیرا عظیم ترین کتب تاریخی-نجومی بوده. البته در چندین سده از آفت تحریف و تصحیف در امان نمانده و به میزان گسترده ای حذف یا اضافه شده اما آنچه از محتویات کتاب اصلی باقی است همچون مشعلی فروزان میتواند راه گشا جهت دستیابی به واقعیات گذشته های دور قرار گیرد مثل موضوع زیر: زرتشت موسس دین ایرانیان چنین پنداشته که پیدایش عالم تا زمان ظهور او سه هزار سال است که مکبوس بر چهار یک هاست زیرا خود او سال ها را حساب کرده و نقصانی را که از جهت چهار یک ها لازم می آید تصحیح کرده و فاصله زمانی او تا تاریخ اسکند 258 سال است. پس آنچه از آغاز جهان تا زمان اسکندر گذشته 3258 سال می باشد ولی چون از آغاز پادشاهی کیومرث که به عقیده ایرانیان نخستین کسی است که تمدن را به ایرانیان آموخت. تا زمان اسکندر مدت پادشاهی هریک از شاهان را باتوجه به اینکه سلطنت ایرانیان از دودمان او هیچگاه منقطع نگشته حساب کنیم 3354 سال خواهد شد.از این رو تفصیل این واقعه با آنچه گفتیم تطبیق نمی نماید.
روایت فوق حاوی نکاتی است که تاریخ کیانیان و در نتیجه گاه شمارهای ایران و دوران حیات اشو زرتشت را در زیر پرده ای از ابهام و تاریکی پنهان داشته.چنانکه بوریحان نیز به برخی از آن موضوعات اشاره نموده است.بمنظور رفع پیچیدگی از معظلات فوق در زیر هر یک از موارد آمده در روایت بالا توضیح داده خواهد شد.
حساسترین قسمت از تاریخ باستانی ایران که با دروغ پردازی و نیرنگ به تحریف و گمراهی کشیده شده چگونگی انقراض سلسله کیانی و کشته شدن دارای دوم آخرین پادشاه آن سلسله است.چون در نوشته های تاریخ نویسان آمده که اسکندر سلسله کیانیان را منقرض کرده که این اشتباه بوده بلکه به دست کورش سر دودمان شاهنشان هخامنشی منقرض گردیده که چگونگی آن به صورت زیر است:
کورش در ابتدا پادشاه انزان بود و...پس از تسخیر آسیای صغییر کورش به نواحی شرقی ایران شتافت و بین سالهای 546 و 530ق.م در آن نواحی به جنگ مشغول بود.او از طرف شمال تا رود سیحون پیشرفت کرد و شهری به نام خود در کنار آن بنا کرد که آنرا به یونانی سیروپلیس می گفتند و از طرف مشرق و جنوب تا رود سند تاخت و ایالات پارت(خراسان)و زرنگ (سیستان) و هوارزم در باختر و سند و گندار و ثته گوش و هر خواتیش را ضمیمه دولت خود کرد...بعد از تسخیر بابل در سال 537ق م  روی داد و بدین ترتیب سرزمین های شرقی و غربی فلات ایران در زیر یک درفش(پرچم) قرار گرفت.
بیگانگان کیفیت محاربات کورش در شرق را به صورت مجهول و نامعلومی در آورده اند همین قدر گفته اند که وی در بیت سال های 546 تا 530 نواحی شرقی ایران را از جمله خوارزم را ضمیمه دولت خود کرد ولی ارتباطات تاریخی و محاسبات ادواری که از این پس خواهد آمد به گونه ای مسلم و غیر قابل تردید نشان خواهند داد که کورش یک سال قبل از فتح بابل یعنی در سال 538ق م دولت کیانیان را در خوارزم منقرض ساخته و به دوران فرمانروایی آن سلسله خاتمه داده است. در آن تاریخ آخرین پادشاه کیانی دارای دوم پسر دارای بزرگ بود و 14سال از دوران سلطنت او می گذشت تا اینکه حکومت او به دست کورش پادشاه انزان مضمحل شد.
روایاتی از عدم کامیابی کورش در جنگ با اقوام مستقر در سرزمین های شرقی ایران در تواریخ آمده این روایات در ماخذ یونانی قبل اسکندر ظاهر نیست و در دوران های بعد از آن جهت ساخته شده تا برخی از وقایع آن زمان پوشیده بماند و فتوحات کورش در برابر افسانه های جهانگشایی دروغین اسکندر مقدونی کوچک و بی مقدار جلوه کند.
توضیح اینکه هدف یونانیان از تحریف این بوده که چون از سلطه ایران بر کشور خود ناراحت بوده اند از این طریق بتوانند انتقام خود را از ایران بگیرند.(به گفته تحقیقات آقای انوش راوید که اسکندر یا اشکندر ایرانی بوده و با توضیح بالا میتوان متوجه شد که بعد سلسله هخامنشیان همان اشکانیان روی کار آمدند و یونانیان از اسکندر استفاده ابزاری کردند)
شمارا به خواندن ادامه بحث جلب میکنیم:
موقعیت زمانی سقوط حکومت کیانی همچون حلقه مفقوده ایست که می تواند دو رشته زنجیره ای از تسلسل تاریخی ادوار گسسته ایران را بهم متصل سازد.ولی با آن همه اهمیتی که این حادثه باستانی در شناخت چگونگی ادوار تاریخی دارد.سده هاست که واقعیات به گونه ای دیگر تغییر ماهیت داده و زمان حادثه از صفحات تاریخ حک و ناپدید شده است.تحریف در چگونگی اضمحلال سلسله کیانیان ناهنجارترین گره کوری است که به منظور هایی خاص بر ارتباط تاریخی جهان کهن زده اند و ما در بخش های آینده از انگیزه ای که سبب پیدایش این کژ راهی شده و شیوه هایی که در تصحیف آن بکار رفته اند آگاهی خواهیم یافت.

منبع:تاریخ و تارخگذاری در جهان از ع.م.کاوه / تالیف nasleahurai.blogspot.com


۲۲ نظر:

زادمهرهمیشه پارسی گفت...

درودبرشما.

دوست خوبم!

...شمامی خواهیدبدینگونه اسکندرراچهره ونامی دروغ بنمایانیدکه جای پایی درگاهنگار(:تاریخ)روزگارنداشته و...
...اینکه گاهنگار(:تاریخ)ماازاوستاجدامی شود(درشاهکاربی همتای شاهنامه)ازاینروست که گاهنگارپس ازاشوزرتشت راکسان دیگری نوشته اندوچه بساکه بهمن همان اردشیردرازدست باشدو...
...دوست خوبم!
چهره ناخجسته ای به نام اسکندر،گاهنگارروزگاررا(نه تنهادرایران بزرگ که درهمه سرزمینهای کهن خاورمیانه)درسیاهه ای ازناخجسته گی فروبردوهمان کردکه تازیان ومغول باایران کردند.

...باسپاس ازبزرگواریهای همیشه شما.

اردشیر بابکان گفت...

درود بر شما دوست عزیز
بار ابتدایی است که من این تکه از تاریخ را این گونه میخوانم و نمی دانم که سرنوشت ماد ها در این میان چه شده. شاید سواد تاریخی بنده نم کشیده باشد.اما به هر صورت این برسی برسی تازه ای بود و ازرش تفکر و تحقیق بیشتر را برای من داشت.
اردشیر بابکان// روز رشن از بهمن ماه سال 3748زرتشتی

زهره(مهر) گفت...

درود بر شما نیک اندیش. سخن گفتن از تاریخ بصورت کلی کاری بس دشوار است. چرا که مستلزم زمان و مکان است و هرانچه از این دوعامل دورتر شویم از سندیت کمتری برخوردار است.در هر دوره وقایع را برحسب اعتقادات و بینش خویش نگاشته اند و کمتر می یابی گفتاری که به واقعیت مطلق نزدیک باشد. سیاهچاله های تاریخی موجود بسیارند و گاه در این میان مورخین و محققین بنا به درک و استنباط خویش حلقه های جدا مانده را بهم مربوط میساختند. هرودوت پدر تاریخ است اما گفتارش سراسر تحریف است زیرا یک هلنیسم است و وفادار به خاک میهنش. گزنفون هم که خود در جنگها حضور داشته در اینباره نوشته که به حقیقت نزدیکتراست(آناباسیس)کتزیاس هم که خود طبیب اردشیر دوم بود کتاب پرسیکا را نوشته که زیاد معتبر نیست. همینگونه هرچه پیش برویم از سندیت گفته های تاریخی کمتر میشود زیرا ذوق و سلیقه و علاقه ی مورخ در نگاشتن وقایع دخیل بوده.ما فقط میتوانیم نوشته ها را خوانده و در کنار یکدیگر قرار داده و با مقایسه ی آنان بهترین نتیجه ی عقلی را بگیریم. اسکندر از جنجال برانگیزترین سیاهچاله هاست. در باب موجودیت تاریخی اش شکی نیست اما در باره ی حضورش و نقشش در تغییر سرنوشت ایران هخامنشی بحث و گفتگو فراوان است. و اینکه آیا کورش همان ذواقرنین است یا اسکندر گجسته ابالیش؟ من آموختم که بر چیزی بطور کامل صحه نگذارم و شنیده ها را با داوری عقلانی به حقیقت نزدیکتر سازم. از شما نیز درخواست دارم تعصب و قضاوت در باب وقایع تاریخی را کناری نهاده و سعی در چیدن قطعات ناخوانانموده بل بتوانیم تصویری شفافتر بدست اوریم. در پناه ایزد یکتا شاد و تندرست بمانید. سپاس از دقت نظر و غیرت تاریخی اتان.

زادراکارتا به زادمهر و اردشیرعزیز گفت...

با درود
من نخواستم بگویم که اسکندر اصلا حمله ای نداشته بلکه خواستم فقط گوشه ای از تاریخ را که با گاهشمار زرتشت نمایان شده را گوش زد کنم.

و در اضاف باید گفت فقط باید کمی به فرضیه آقای انوش راوید نیز بهتر فکر کنیم که می گویید اسکندر یا اشکندر که ایرانی بوده و اولین شاه اشکانیست.(تصمیم با خوده هر فردیست که همه چیز را بخواند و کنار هم بگذارد و حقیقت را دریابد.
بدرود دوست عزیزم!
------------
اردشیر جان خوب گفتی.و ممنونم
ولی این مطلب در مورد شرق ایران بوده که به این صورت تحریف شده!!

مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم گفت...

با درودی دگربار از زادراکارتا به همه دوستان و یاران.
=========
از دوستان دعوت میکنم حتما حتما پست دروغ تاریخ را نیز مطالعه بفرمایید!!!
==========
هدف از این مطلب فقط و فقط درمورد تحریفاتی بوده که یونانیان در تاریخ انجام دادند و اگر بخواهم به صورت مختصر مطلب را بیان کنم این است که:

یونانیان چون به صورت نظامی نتوانستند بر ایرانیان چیره شوند به وسیله تاریخ نویسی انتقام خود را گرفتند که اسکندر
(اصلا کاری نداریم که که بوده یا آیا حمله کرده یا نه یا ایرانی بوده یا...

به هرحال یونانیان از او استفاده ابزاری کردند تا اسکندر را بزرگتر و بهتر و قدرتمند تر از کورش نشان بدهند و بگویند که تا به حال که شرق نسبتا تسخیر ناپذیر است به دست اسکندر تسخیر شد.
در صورتی که در مطلب نیز آمده در آن دوران این مطالب دروغ در هیچ کجا نبوده!!!ولی تحریفات چندین سده بعد از اسکندر اتفاق افتاد
====================

از دوستان دعوت میکنم حتما حتما پست دروغ تاریخ را نیز مطالعه بفرمایید!!!

مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم گفت...

با درودی دگربار از زادراکارتا به همه دوستان و یاران.
=========
از دوستان دعوت میکنم حتما حتما پست دروغ تاریخ را نیز مطالعه بفرمایید!!!
==========
هدف از این مطلب فقط و فقط درمورد تحریفاتی بوده که یونانیان در تاریخ انجام دادند و اگر بخواهم به صورت مختصر مطلب را بیان کنم این است که:

یونانیان چون به صورت نظامی نتوانستند بر ایرانیان چیره شوند به وسیله تاریخ نویسی انتقام خود را گرفتند که اسکندر
(اصلا کاری نداریم که که بوده یا آیا حمله کرده یا نه یا ایرانی بوده یا...

به هرحال یونانیان از او استفاده ابزاری کردند تا اسکندر را بزرگتر و بهتر و قدرتمند تر از کورش نشان بدهند و بگویند که تا به حال که شرق نسبتا تسخیر ناپذیر است به دست اسکندر تسخیر شد.
در صورتی که در مطلب نیز آمده در آن دوران این مطالب دروغ در هیچ کجا نبوده!!!ولی تحریفات چندین سده بعد از اسکندر اتفاق افتاد
====================

از دوستان دعوت میکنم حتما حتما پست دروغ تاریخ را نیز مطالعه بفرمایید!!!

مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم مهم گفت...

با درودی دگربار از زادراکارتا به همه دوستان و یاران.
=========
از دوستان دعوت میکنم حتما حتما پست دروغ تاریخ را نیز مطالعه بفرمایید!!!
==========
هدف از این مطلب فقط و فقط درمورد تحریفاتی بوده که یونانیان در تاریخ انجام دادند و اگر بخواهم به صورت مختصر مطلب را بیان کنم این است که:

یونانیان چون به صورت نظامی نتوانستند بر ایرانیان چیره شوند به وسیله تاریخ نویسی انتقام خود را گرفتند که اسکندر
(اصلا کاری نداریم که که بوده یا آیا حمله کرده یا نه یا ایرانی بوده یا...

به هرحال یونانیان از او استفاده ابزاری کردند تا اسکندر را بزرگتر و بهتر و قدرتمند تر از کورش نشان بدهند و بگویند که تا به حال که شرق نسبتا تسخیر ناپذیر است به دست اسکندر تسخیر شد.
در صورتی که در مطلب نیز آمده در آن دوران این مطالب دروغ در هیچ کجا نبوده!!!ولی تحریفات چندین سده بعد از اسکندر اتفاق افتاد
====================

از دوستان دعوت میکنم حتما حتما پست دروغ تاریخ را نیز مطالعه بفرمایید!!!

زادمهرهمیشه پارسی گفت...

درود.

...آیاتاکنون باخوداندیشیده ایدکه این انوش...دیدگاههای خودرابرکدامین گواه گاهنگاری(:تاریخی)استوارکرده است؟هیچ گواه گاهنگاری(:تاریخی)دردیدگاههای ایشان نیست.

چشم بسته دربست دیدگاههاوپندارهای این وآن راپذیرفتن کاری فرهنگی نیست.درهمه روزگار(نه تنهادرایران بزرگ که درهمه کشورهای جهان)جای پای شومی ازاسکندروآتیلاوچنگیزوتیموردیده می شود.

...رازی درکارهای این انوش هست که (...همانندشاملوکه درراه ادبیات،کژدارومریز گذشت)چنین دیدگاهها(...ی من درآوردی)رابازنموده است.

هرچندنشانی پایگاهش رادرپیام خودنوشته بودید&به پایگاهس نرفتم.چون این شماییدکه بامن درگفت وگویید.

سرباز ايران گفت...

درود بر شما
من هم باور دارم كه بايد جستجوي بيشتري كرد تا آنچه براستي در گاهنگار رخ داده را يافت . گرچه هيچ داوي نيست كه ما هميشه بهترين و برترين بوديم . تنها در زماني شايسته ي بزرگداشت بوده ايم كه خرد اهورايي را بكار گرفته ايم ...
به هر روي دانستن گاهنگار در گزيرش (تصميم گيري) ما و بكارگيري خرد كمك فراوان ميكند.
سپاس از تلاش شما

نوشین گفت...

با درود
دوست وبلاگ نویس ما من مطلب شمارا خواندم و هم چنین تمامی دیدگاههارا هم خواندم ، من هم معتقدم که انوش راوید و دیگر کسانی از این دست که بعد از رفتن محمد رضا شاه سر از سیاهی ها و خاکستر اغلاط و دشمنی هایشان درآورده اند ، هیچ بن مایه مستند تاریخی نیستند و ندارند و تماما" تاریخ را از سر بی صاحب شدن این مملکت از خودشان در می آورند و دارند به سهم شیطانی خودشان وقا میکنند ، حالا یک پرسش از شما دارم:
با وجود اینکه من دیدگاه دوست دیگرمان کدبان زادمهر پارسی را خواندم، شما به من بگویئد آیا با این انوش راوید موافق هستید یا نه؟
من جواب بله یا نه میخواهم

زادراکارتا به نوشین و زادمهر عزیز گفت...

اصلا این مطلب من ربطی به انوش راوید ندارد و این مطلب هم از این آقا نگرفتم بلکه همانطور که گفتم از کتاب تاریخ و تاریخگذاری در جهان از علی محمد کاوه گرفتم که همهگی با آوردن سالهای تاریخی آن را بیان کرده!!!
دلیلی ندارد که اینجا از انوش راوید گفته شود!!!

زادمهر جان شما که آن مطلب را نخواندی چطور تصمیم گیری می کنید؟آیا این کار خردگرایی هست یا خیر؟شما حرف آن آقا را بخوان!!
نوشین جان توضیح بالا منظورم به شما نیز هست!!!
خب از هردوی شما میپرسم آیا مطالب آن آقا خواندید که من جواب آری یا خیر بدهم؟

زادمهرهمیشه پارسی گفت...

آیااین کارخردمندانه است که شمابارهادرتارنمای من نوشتارخودرابرگرفته ازانوش...گفتی وباپاسخ من ازگفته خودبرگشتی که دیدگاه من کاری(:ربطی)به انوش ندارد.

شماکه می گویی این نوشتاررا برگرفته ازانوش راوید برداشت کرده اید،چرادوباره باپیام دیگرخودازسخت خودبرمی گردید.

...درهمین جستارتازه شمابه پشتواتنه پندارهای انوش... می گویی که دستدرازی(:تجاوز)اسکندومغول به ایران دروغ است،چرادوباره می آیی وگویی که: نگفتم که اسکندر اصلا حمله نکرد!!!

...آیااین کارخردمندانه است؟؟؟؟؟

جواب به زادمهر گفت...

اگر می شود بگویید کجا گفتم که نوشته من از انوش راوید بوده؟

در ضمن اگر قسمت مهم مهم مهم را خوانده باشید گفتم مطلب دروغ و تحریفات را نیز بخوانید که آنجا متوجه خواهید شد قسمت اولش راجب حمله اسکندر بوده و آغاز تحریفات از آن موقع بوده!!و در این مطلب نیز آوردیم که آغاز تحریفات مربوط به زمان بعد حمله اسکندر است!!!

خوبه که منبع رو آخر مطلب گفتم!!!
خوبه که منبع رو آخر مطلب گفتم!!!
خوبه که منبع رو آخر مطلب گفتم!!!
خوبه که منبع رو آخر مطلب گفتم!!!

من فقط گفتم اگر این تحریفات را میبینید میشه به فرضیه انوش راوید هم کمی فکر کرد که آیا درست هست یا نه!!همین
و در اضافه اینکه این تحریف فقط مربوط به شرق ایران است که متاسفانه شما اصل مطلب رو که تحریف یونانیان از فتوحات کورش و اسکندر است ول کردید و به انوش راوید و اینکه اسکندر حمله کرده یا نکرده به ایران چسبیدید!!

زادمهر جان ما نگفتیم اسکندر حمله نکرده بلکه میگوییم کیانیان را قبل اسکندر، کورش منقرض کرد!!

زادمهرهمیشه پارسی گفت...

دوست من!

...اینکه درجستارخودچندباربانام انوش یادی ازگفته هایش کردید،خود به روشنی می نمایاندکه به دیدگاههای اوپشتگرم هستید.

کیانیان همان هخامنشیان هستندکه دررورگارداریوش سوم(:دارای سوم)بادستدرازی(:تجاوز)اسکندرگجستک روبرومی شوند.
همانگونه که خشایارشاه به آتن لشکرکشیدوبه گوش یونانیهانواخت که دیگربه ایرن دستدرازی نکنند.
اسکندتنهابه ایران دستدرازی نکردکه به بخشهای بزرگی ارخاورمیانه تاخت وهمچون مغول جهان آبادآنروزراویران کرد.وسرتجام،پس ازاوهمچون مغول،پادشاهی اودچارازهم گیسختگی شدوباروی کارآمدن اشکانیان ایران مانند همیشه ایران برجای ماند.
...نمی دانم چگونه بگویم؟
...باسپاس.

زاکارا به زادمهر گفت...

دلیلی نمیشه که فقط یک پیشنهاد ، باعث شود اینطور به ما تهمت میزنید!
شما باعث شدید که اینقدر یک پیشنهاد ساده انقدر جدی دنبال شود!
در مطلب یکجا گفتم به گفته هاش فکر کنید!!

شما نمی دانم چطور میگویید کیانیان همان هخامنشیان هستند در صورتی که همه به دنبال ارتباط دادن این دو با هم هستند ولی آقای ع م کاوه به این اعتقاد ندارد و با دلیل و مدرک تاریخی آن را اثبات کرده شما چطور اثبات می کنید؟در صورتی که در کتابش گفته کسانی می خواهند ایندو را باهم جلوه بدهند که تحریفات خود را واقعی جلوه بدهند!!
به نظرم این گفته شما از تحریفات یونانیان است که تحت تاثیر آن قرار گرفتید!!


شما که از اسکندر حرف می زنید مگر ما منکر اسکندر شدیم؟یا می گوییم به جاهای دیگر حمله نکرده؟ما فقط تحریفی که یونانیان به وسیله اسکندر کردند را گفتیم!!

سایتک گفت...

سلامی سبز بر تو ای به جا مانده از نسل اهورایی - نسل اهورایی بدست آ خ و ن د هایی که فکر میکنند باید ایران را غارت کنند افتاده است تا ایران نابود شود و چیزی آز آن باقی نماند و اسلام در خطر نباشد...........در صورت تمایل ما را با نام خبری تحلیلی سایتک لینک کنید.سبزیم که از نسل بهاران هستیم

ا.همایون گفت...

سلام . ممنون از اطلاعاتی که درباره ی تاریخمون میدید . من با دو خدا به روزم خوشحال میشم بیای و نظرت رو بگی.
روزگارت همایون [گل]

زادمهرهمیشه پارسی گفت...

درودبرشما.

...باسپاس ازدیدگاه ارزشمند تان.همانچه رانوشتیدکه درجستارتازه امبه نام راه درست بدانهاپرداخته ام.

ویدا گفت...

دورود بر تو
زنده باد ایــــــــــــــــــــــران و ایرانی
بیایید روز عشق ورزی را از 25 بهمن ماه یعنی روز بیگانه ی والنتاین به 29 بهمن ماه روز آریایی و اصیل سپندارمذگان تغییر دهیم.
ازت میخام واسه کسب اطلاعات بیشتر و کمک به من در این اطلاع رسانی سری به وبلاگ من بزنی و منو از نظرات سازندت بهره مند کنی.سپاس و بدرود[گل]

یاشار گفت...

درود

نوشتارتان اندیشه برانگیز بود

میهن پرستان گفت...

منم زاده سپندارمذگان !!!

به پاسداشت آیین ایرانی !!!

نه والنتین غربی !!!

سپندارمذگان را جشن می گیرم و به مهربانانم شادباش می گویم

سپندارمذگان 7000 ساله را بزرگداشت می گیرم نه والنتاین 1700 ساله

سپندارمذگان خجسته باد

پاینده ایران

میهن پرستان گفت...

بادرود
به روزم
پاینده ایران