یکشنبه

نقدی بر زمان دقیق اجرای جشن های ایران



اوراد (avardad)


نام روزها:1.هرمزد.2.بهمن.3. اردیبهشت.4. شهریور.5 سپندارمذ.6.خرداد.7. امرداد.8.دی به آذر.9.آذر.10.آبان.11.خور.12.ماه.13.تیر.14.گوش.15.دی به مهر.16.مهر.17.سروش.18.رَشن.19.فروردین.20.بهرام.21.رام.22.باد.23.دی به دین.24.دین.25.اَرد.26.اَشتاد.27.آسمان.28.زامیاد.29.مانتره سپند.30.اَنارام.

با درود.با مطلبی که فک نکنم تابه حال در نت مطرح شده باشد با شماایم.
ماایرانیان با هر تقویمی که در گذشته استفاده می کردیم همواره اجرای جشنها برایمان مهم بوده و پر اهمیت ترین مسئله برای ما ایرانیان در اجرای جشن ها زمان دقیق برابر شدن نام روز و نام ماه بوده است.
هدف این پست روشن شدن زمان اجرای درست جشن های ایرانی بوده که در اکثر بلاگها شیوه اجرای تقویم زرتشتی را برایش تایین کرده استفاده می کنند ما با نقد این شیوه و مخالفت با این نوع برگزاری میخواهیم حقیقت را در این پست بازگو کنیم که با تقویم خورشیدی هجری امروز که تقویم ملی امروز ماست مثال : مهرگان در شانزدهم مهر برگزار می شود نه دهم مهر.
مثال: مهرگان چه روزیست؟
جواب: زمانی که مهر روز با ماه مهر یکی شود.که بنا به نام روزها مهرروز در شانزدهمین روز هر ماه است پس باید شانزدهم مهر مهرگان باشد.حالا در اینجا دو سوالی پیش میاید که:
نخست: پر اهمیت ترین مسئله برای ما ایرانیان در اجرای جشن ها زمان دقیق برابر شدن نام روز و نام ماه بوده است.
دوم: 6ماه اول سال 31روز هستند نه 30 روز تقویم نوظهور زرتشتیان برای همین دلیلی آوردند که (البته ما مخالفیم) اولین نام ماه بعد می شود سی و یکمین روز ماه قبل.حالا چرا مخالفه این شیوه ترتیب هستیم؟ تا پایان مطلب را دنبال کنید.لطفا.
ما تعصب نداریم که عقیده خود را تحمیل کنیم. اگر حقیقت روشن شود آن را میپذیریم.ما با دلیل و مدرک پیش میرویم و حقیقت اصلی را برای شما بازگو میکنیم.از دوستان بیشتر انتظار دارم که مطلبم را نقد کنند.پس بخوانید و نقد کنید.
نقد ما بر فرهنگ کشورمان از دلسوزی و از همه مهمتر روشن شدن حقیقت است و با شناختی که از وبلاگمان دارید خواهید فهمید که دشمنی با فرهنگ میهنمان نداریم و باید گفت برعکس تا می توان باید فرهنگ خودمان را به شدیدترین نقدها نقد کرد و حقیقت را بیابیم (مطلبی با همین مضنون در آینده خواهم آورد) این را توضیح دادم تا یک وقت سوءتفاهمی پیش نیاید.ما اگر مشکلی داریم باید ترمیم کنیم همانطور که گذشتگان ما کردند اما این ترمیم نباید به اصل موضوع خدشه ای وارد کند. و نه اینکه مثل عده ای دیگر از فلسفه زرتشت ایراد می گیرند و بعد اسلام خود را جایگرین میکنند.یا به قول برخی افراد اینکه اگر کورش و زرتشت در این زمانه بودند حتما مسلمان بودند. نه کورش زرتشتی بود و نه دین دیگری داشت که بخواهد امروزه مسلمان باشد و نه زرتشت اعتقادی به دین و محدودیت داشت .آن هم چه دینی؟ دینی که...
اگر کمی خون ایرانی داشتیم و فهم ایرانی می فهمیدیم که تفکر بیگانه بیگانه است و اگر تفکری نیک بوده و اگر می خواهد استفاده شود باید مطابق فرهنگ ما و با فرهنگ ما مخلوط و جزء کوچکی از فرهنگ غنی و اصیل ما شود همان طور که همه فرهنگ های کشور های مختلف این قانون را اجرا می کنند نه اینکه خودش از ما استفاده کند و جلوی فرهنگی که از آن سود برده بایستد.ولی متاسفانه...ادامه دارد.

ما بعد از اینکه مطلب را در تارنما گذاشتیم توضیح زیادی راجع به نحوه جشنها و یا تاریخچه اش نگفتیم راستش فکر می کردیم که حداقل اینرا همه هموطنمان میدانند و لازم نیست دوباره کاری کنیم که توضیحات پیش پا افتاده را بگوییم ولی خب با آشنایی بیشتر و نقد و نیاز آنان لازم شد کمی برای عزیزانی که اطلاعات ناچیزی راجب جشنهای ایرانی دارند توضیحی داده شود که این جشن ها ربطی به دین افراد یا عقیده گروهی ندارد و همه می توانند این جشنها را همانطور که در گذشته اجرا میشده انجام دهند پس با تفکری مذهبی نسبت به جشنهای ایرانی خود را محدود نکنید.اینجا ما مطلبی را خواهیم آورد که همین موضوع را بیان کنیم و بگوییم که همه با هم ایرانی هستیم و باید یک تقویم ملی برای زمان اجرای جشنها داشته باشیم.در صورتی که عده ای یا این موضوع را نمی دانند و مثل نبشته بالا. مذهبی به جشنها فکر می کنند و تا می گوییم جشن مثلا آبانگان مبارک. می گویند به شما تبریک میگوییم ولی ما مسلمانیم.!!!جالب نیست این بی اطلاعی؟؟؟ و عده ای دیگر هم این را میدانند که جشنی ایرانی و فارق از مذهب است ولی ندانسته از تقویمی که عقیده خاصی را دنبال می کند (زرتشتی) و ملی نیست استفاده میکنند.ما در این مطلب خواهیم آورد که این شیوه استفاده اشتباه بوده و باید از تقویمی که ملی است استفاده شود.چرا که همه ما زرتشتی نیستیم (با اینکه بهترین دین را زرتشتی میدانم) ولی باید به عقیده دیگران نیز احترام گذاشت.

نقد تقویم نوظهور زرتشتیان

یکی ازنکته هایی که در سالهای اخیر و در بسیاری از نشست ها و سخنرانی ها به فراوانی پرسیده میشود زمان درست و دقیق برگزاری جشن ها گردهمایی ها و آیین های ملی ایرانمان است. پرسش های فراوان در این باره نشان داده توجه مردم و به ویژه جوانان به شناخت و برگزاری آیین های اصیل است و از سوی دیگر نشان دهنده سردرگمی آنان در میان تقویم ها و روایت های تاریخی متعدد و متناقض است.به ویژه که دیده می شود برای برگزاری جشن ها و گردهمایی های ایرانی و یا گفتگو و تحلیل درباره آن گاه از پدیده نوساخته ای بنام ((تقویم دینی زرتشتیان)) استفاده می شود که به شکل فعلی آن دارای سابقه تاریخی در ایران نیست.
هدف اصلی از این نوشتار پاسخی کوتاه و کاربردی به پرسش بالا است.
در اینجا لازم به یادآوری است که انتقاد های مطرح شده نسبت به تقویم نوظهور برخی زرتشتیان در این کتاب تنها یک تحلیل علمی برای دستیابی به واقعیت است و به هیچ عنوان به معنای تخطه آنان نیست.بر این باورم که همه اقوام و ادیان ایرانی آرزویی جز سربلندی ایرانمان و دین و قومیت ملی خود ندارند و پایداری و ماندگاری آیین ها و باورهای ایرانی در طول تاریخ محصول کوشش پشتکار و نگاهبانی همه ما ایرانیان با هر قومیت و گرایش بوده است. (از خود بپرسید برای ایران آیا کوششی کردم ؟) آیین های ایرانی زنده است و زنده خواهد ماند.چرا که ایران و ایرانیان همواره زنده و پاینده بوده و پاینده خواهند ماند. رضا مرادی غیاث آبادی (مقدمه کتاب راهنمای زمان جشن ها و گردهمایی های ملی ایران باستان)

باید خاطرنشان کرد که زرتشتیان وقتی جشنی را در یک روزی می گویند آیا باید پذیرفت؟ نه. زیرا من اعتقاد دارم زرتشت پاک به دین هیچ وقت خود را محدود نمی کند چون همواره از انتخاب و آزادی اندیشه صحبت می کند. ولی دینی که به زرتشتی معروف شده به دست مغانی شکل گرفت که از قبل از زرتشت در نظام فکری فرهنگی ایران بوده و دارای یک سیستم خاص خود بودند که مردم را...(همان کاری که آخوند های امروزی می کنند.(خودتان در یابید).با این اوصاف آیا همه ما ایرانی ها می توانیم این جشنی که بر پایه تقویم زرتشتی بوده را بگیریم؟ آیا یک ایرانی با هر قومی می تواند اجرا کند؟ یک ایرانی یهودی می تواند خود را با تقویم زرتشتی و نه ایرانی(ملی) تن بدهد؟مسیحی چه؟مسلمان چه؟بیدین چه؟با هر عقیده ای چه؟ ما در گذشته واژه ای به نام اقلیت نداشتیم بلکه جشن ها را همه با هم می گرفتند. پس نتیجه میگیریم.که باید برگزاری جشن کاملا ملی باشد نه فقط دست یک تقویم برای عقیده خاص در کشور و انتظار داشته باشی که همه آنرا اجرا کنند.شما را به خواندن ادامه پست دعوت می کنم:


تفاوت تقویم ها در مناسبت های سالیانه

شاید اکثریت ندانند که یکی از کوشش های همیشگی ما ایرانیان تنظیم تقویمی بوده است که با تقویم طبیعی و دوره رویدادهای کیهانی حداکثر انطباق را داشته باشد(1) تقویم اعتدالی ایرانی به حداکثر دقت ممکن برای تطبیق تقویم قراردادی با تقویم طبیعی دست یافته شد و امروزه نیز این تقویم همچنان دقیق ترین تقویم تاریخ بشر شناخته می شود (2) تقویم جلالی و خورشیدی ِهجری امروزی با تغییر مبدا گاهشماری ادامه سنت گاهشماری ایرانی است که گاه بدان "شهریاری "نیز گفته اند و منظور از "شهریاری"دلالت بر هیچ پادشاهی نمی کند بلکه منظور "شهریار تقویم ها " است.این سنت گاهشماری ایرانی در افغانستان و هند نیز متداول و باقی مانده است.
-----------------------------------------------------------------------------------توضیح:

1) بیرونی (آثار باقیه فصل پنجم)تاکید می کنم که سال خورشیدی آنست که رویدادهای طبیعی در جای خود باشند و وبه جای خود بازگردند.به ویژه روایت می کند(فصل نهم) که شب یلدا را "عید نودروز" می گویند چرا که بین این عید تا نوروز نود روز است در حالی که با تقویم  نوظهور زرتشتیان این فاصله نودوپنچ روز می شود.همو(فصل پانزدهم)گفته است که "امت ها در برگزاری جشن ها با یکدیگر اختلاف پیش نمی آورند".از سوی دیگر انطباق کامل تقویم جلالی ایرانی با رویداد های طبیعی در آثار بسیاری از اخترشناسان ایرانی گزارش شده است: خواجه نصیر طوسی در "زیج ایلخانی" عبدالعلی بیرجندی در شرح "زیج سلطانی" و گزارش "زیج اُلُغ بیک" از برابری طول ماه ها با توقف خورشید در برج ها و انطباق آغاز فصل ها با نقاط اعتدال و انقلاب خورشیدی یاد کرده اند.این ویژگی ها تنها به گاه شماری ایرانی (هجری خورشیدی) تعلق دارد.)

2) گاهشماری ایرانی با دقت شگفت انگیزی با طول سال ِ متوسط که دانش امروزی پی برده است برابری می کند:365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 46 ثانیه.به عبارت دیگر تقویم ایرانی در حدود هر پنج میلیون سال یک روز خطا دارد اما تقویم میلادی که کسرسال متوسط را 6ساعت می داند در حدود هر3000 سال یک روز دچار خطا می شود.شاید برخی به سابقه تاریخی کسر سال ِ متوسط ایرانیان تردید داشته باشند.اما بی گمان ایرانیان هرگز مانند یونانیان و رومیان و مصریان کسر سال را نه 6سال کامل بلکه به درستی کمتر از آن می دانسته اند.در زمانی که ایرانیان تنها بر  سر چند ثانیه کمتر یا بیشتر بودن ِ طول متوسط سال با یکدیگر مباحثه می کردند همسایگان یونانی ِ آنان و حتی دانشمند بزرگش (افلاطون) طول سال را تنها 360 روز می دانست (اومستد ص615).در اینجا نمونه هایی از نتیجه محاسبه های کهن ایرانیان در اندازه گیری کسر سال ِ متوسط آورده می شود(اکرمی ص56):حسن بن حسین شاهنشاه سمنانی (قرن هشتم) در شرح "زیج ایلخانی":5ساعت و 48 دقیقه و 46 ثانیه (دقیقا برابر با طول متوسط سال در تقویم شهریاری و دانش امروزی).در مقدمه "زیج الغ بیک":5ساعت و 48 دقیقه و 49 ثانیه (3ثانیه بیشتر).میرم چلبی در شرح "زیج الغ بیک":5ساعت و 49 دقیقه و 0ثانیه(14 ثانیه بیشتر) در رصد خانه سمرقند محل تنظیم "زیج ا ُلُغ بیک":5ساعت و 49 دقیقه و 15 ثانیه (29 ثانیه بیشتر).قطب الدین شیرازی57 ثانیه بیشتر.حسین بی موسی هرمزی در زیج شستکه در قرن 4 و5 46 ثانیه کمتر و بوریحان در آثارباقیه 55ثانیه کمتر)
---------------------------

مهم:

تقویم های متنوعی که در ایران وجود داشته و هنوز نیز برخی اقوام از آن استفاده می کنند در انتخاب مبدا سال و تعداد روزهای هر ماه خورشیدی با یکدیگر تفاوتهایی دارند.بطور نمونه آغاز سال نو در تقویم خوارزمی با ششم فروردین ماه شهریاری.در تقویم کوهدشتی با چهاردهم فروردین ماه شهریاری.در تقویم طبری با دوم مرداد ماه و...اما نکته مهم در این است که در همه این تقویم ها نام ماه ها و نام روزها به یک ترتیب و به گونه کم و بیش یکسانی ثبت شده است و در نتیجه هریک از آن تقویم ها برای برگزاری جشن ها و آیین های سالیانه در مقایسه با تقویم های دیگر زمان های مختلفی را بدست می دهند.بطور نمونه جشن تیرگان سیزدهم تیرماه با تقویم سغدی و خوارزمی در هجدهم تیرماه شهریاری با تقویم طبری در سیزدهم آبان ماه و...اما برای همه آنان این روز مطابق با تیر روز از تیرماه است از سوی دیگر همانطور که گفته شد تقویم ها در ترتیب نام ماهها و روزها با یکدیگر شباهت دارند و این نام ها در بین آنها متداول است.

اگر امروزه استفاده از نام روزها در گاهشماری ایرانی متداول نمی باشد این به آن معنا نیست که این نام ها نمیتواند در این تقویم وجود داشته باشد بلکه استفاده از آن غفلت شده است.به عبارت دیگر نام روزهای ماه را میتوان در همه تقویم های ایرانی بکار برد همانگونه که پیشینیان ما نیز چنین کرده اند و در تقویم ایرانی "هرمزدروز"نام روز اول ماه بهمن دومی و...و این ویژگی منحصر به تقویم خاصی نیست در واقع نام روزها جانشین شماره روزها شده و می توان آنرا به هر تقویمی که از آن استفاده می کنیم تعمیم داد. حتی این تقویمی که شش ماه اول آن 31روز است ولی نام روزهای قدیمی تا 30 روز را دارد در ادامه خواهید دید که چه کسی یکروز به آن اضافه کرده و چه نامی برآن نهاده شده است ولی برخی زرتشتیان اینرا همانطور که الان می بینیم به شکلی که خود خواستند در آوردند و آن چند روز اختلاف برای برگزاری جشن را 5روز به آخر ماه اضافه کردند و نام چند بخش گاتا را به آن دادند خب این از نظور منطقی درست نمی باشد که بخواهیم 5 روز به آخر ماه اضافه کنیم .بهتر آن است که یک نام به نام سی و یکمین روز اضاف کنیم به طوری که در قدیم نیز برخی این کار را انجام داده اند که در کتاب تاریخ و تاریخگذاری به نام اوراد آمده. 
باتوجه به نکات بالا و نیز اینکه تقویم فعلی ِخورشیدی ِ هجری ایران ادامه تکامل یافته تقویم باستانی ِشهریاری ایرانی و منسوب به شخص زرتشت (مطلبی در آینده) و در عین حال تقویم رایج و پذیرفته شده کشور و نیز دقیق ترین تقویم شناخته شده تاریخ بشر است.
مثال: مهرگان چه روزیست؟
جواب: زمانی که مهر روز با ماه مهر یکی شود.که بنا به نام روزها مهرروز در شانزدهمین روز هر ماه است پس باید شانزدهم مهر مهرگان باشد.حالا در اینجا دو سوال پیش میاید که:
نخست: پر اهمیت ترین مسئله برای ما ایرانیان در اجرای جشن ها زمان دقیق برابر شدن نام روز و نام ماه بوده است.
دوم: 6ماه اول سال 31روز هستند نه 30 روز تقویم نوظهور زرتشتیان برای همین دلیلی آوردند که (البته ما مخالفیم) اولین نام ماه بعد می شود سی و یکمین روز ماه قبل.حالا چرا مخالفه این شیوه ترتیب هستیم؟ تا پایان مطلب را دنبال کنید.لطفا

بسیار مهم:

هریک از جشن های سالیانه دقیقا برابر با شماره همان روز در تقویم محلی و از جمله تقویم نوظهور برخی از زرتشتیان برای کاربردی در گستره ملی به چند دلیل اشتباه است:

1: اینکه زمان برگزاری جشن های سالیانه به روایت متون کهن تنها با گاهشماری ایرانی سازگای داشته و با تقویم نوساخته یاد شده بالا هماهنگی ندارند.بطور نمونه هنگام برگزاری جشن سده در منابع قدیم روز دهم بهمن برابر با آبان روز از بهمن ماه و در فاصله چهل روزه از یلدا آمده که دقیقا مطابق با گاهشماری ایرانی است در حالی که در آن تقویم به اشتباه برابر با مهر روز از بهمن شده است.

2: همه اقوام محلی و ایرانی تباران کشورهای همسایه با وجود تقویم محلی.مراسم ملی را طبق تقویم ایرانی نیز برگزار می کنند و عجیب است که ما مراسم ملی را به تقویم محلی انطباق دهیم.

3: برگزاری مراسم در زمان های گوناگون موجب آسیب به همبستگی و وفاق عمومی میشود.به یاد داشته باشیم که همه کشورها و اقوام دنیا با وجود تقویم های گوناگون محلی(بطور مثال چندین گونه تقویم میلادی از کشورهای مختلف وجود دارد)مراسم عمومی را برای پاسداشت همبستگی مردم تنها از یک تقویم استخراج می کنند.

4: اینکه با اینکار زمان مراسم سالیانه را از هنگام طبیعی آن خارج کنیم بطور نمونه برگزاری اشتباه جشن شب یلدا یا چله در بیست و چهارم آذرماه که بهیچوجه با واقعه طبیعی آن که انقلاب زمستانی و زایش خورشید باشد ارتباطی ندارد.این شیوه در ناسازگاری کامل با خواست ایرانیان باستان و معاصر است.

5: دستاورد درخشان پیشینیان خود را که هزاران سال برای تطبیق تقویم قرار دادی با تقویم طبیعی کوشش و ممارست به خرج داده اند را نادیده می گیزیم و از جایگاه ایران به عنوان خاستگاه دقیقترین تقویم جهان می کاهیم.

تقویمی که در سال های اخیر بدون نام و یا نام "سالنامه دینی زرتشتیان"با اقتباس و تلفیقی  ناهمگون از تقویم های یزدگردی کهن و نو.اوستایی.گاهنباری.جلالی.کردی و شهریاری/خورشیدی هجری و نیز افزودن بعضی عناصر نوظهور(مانند مبدا گاهشماری(4) و مبدا شبانروز(5) و دخل و تصرف در نظام کبیسه گیری بوجود آمده تقویمی نوساخته بوده و در شکل فعلی آن دارای سابقه تاریخی نمی باشد این تقویم در اصل(که گونه ای از تقویم یزدگردی بهیزکی بوده) دارای 12 ماه 30روز و 5روز اضافه در پایان آبان ماه و(گاه اسفند ماه)بوده است(6) و نظام کبیسه گیری آن یک ماه در هر 120 سال و(گاه 116 سال) می باشد.یعنی روز نوروز و در نتیجه همه ایام سال تا یک ماه از جای حقیقی آن جابجا می شوند در گونه دیگری از این تقویم(یزدگردی پرسی)نظام کبیسه گیری وجود ندارد و روز نوروز و دیگر روزها و مناسبتهای سالیانه در تمام ایام سال جابه جا می شوند.به فرض وجود سابقه تاریخی و اصالت در این تقویم حداکثر توانایی آن یک تقویم ساده و ابتدایی محلی برای کسانی است که آگاهی اندک از دانش نجومی و گاهشماری دارند تا بتوانند ایام سال را به سادگی (اما با اشتباه) تخمین بزنند(7)
اشتباه برخی دوستان آیین های ایرانی از اعتماد بیش از اندازه به این تقویم سرچشمه گرفته و تصور اینکه تغییراتی در گاهشمار ایرانی به وجود امده است پنداری نادرست و ناشی از آگاهی کمتر از نظام های استخراج تقویم و سالشماری بوده است(8) در سالهای اخیر هیچگونه "تغییری" در گاهشمار اعتدالی ایرانی بوجود نیامده و هنوز دانش بشری امکان ایجاد تغییر یا اصلاحی در ساختار بسیار دقیق و منطقی آنرا بدست نیاورده است(9)

توضیح:
4:در هیچیک از گاهشماری های ایرانی(چه دینی و چه غیردینی)از زاد روز یا آغاز پیامبری زرتشت به عنوان مبدا گاهشماری استفاده نشده است.علاوه بر این بر فرض استفاده در همه روایت های دینی و تاریخ سنتی زمان زرتشت با تفاوت هایی از 258 تا 300 سال پیش از اسکندر آمده است.هرچند زمان زرتشت کهن تر از این است اما اگر از سال دینی نام برده می شود می بایست مبنی بر  روایت دینی باشد.

5: در گاهشماری یزدگردی و اوستایی و گاهنباری و برخی دیگر از گاهشماری های ایرانی آغاز شبانروز هنگام طلوع خورشید است.اما در گاهشمار ایرانی/خورشیدی هجری شبانروز از نیمه شب آغاز می شود.(بونصر قمی و بیرونی در آثار باقیه فصل یکم).این شیوه ای است که ایرانیان به جهان شناساندند و بیرونی ضمن ناقص برشمردن گاهشمار رومیان در مقایسه با گاهشمار ایرانی به تقلید آنان و مصریان و عربان از گاهشمار ایرانی اشاره کرده است و همچنین احتمال میرود که ماه های 31 روزه تقویم رومیان از ایرانیان اقتباس شده باشد.

6:شاید این نیز به اصرار پادشاهان ساسانی و ادامه تحریف آیین های ایرانی و دین زرتشت دوام یافته است.به روایت بیرونی پادشاهان ساسانی ماه های 31 روزه را خوش نمی پنداشتند چون با شمار سی گانه گیاهان خوشبو و شراب هایی که جداگانه برای هر روز تهیه کرده بودند مغایرت داشت.روایتی دیگری از بیرونی آثار باقیه فصل دهم: این احتمال را می دهد که ایرانیان پس از زرتشت 5روز زیادی را به آخر ماه ها و نه یک ماه تقسیم می کردند و بعد ها اهمال نموده و آنرا در آخر آبان ماه (یا اسفند ماه)تثبیت کردند.چنانچه این گفته درست باشد افزودن یک روز به ماه(و یا افزودن یک روز پس از ماه)چنانکه در تقویم خورشیدی هجری است دستاورد زرتشت و منسوب به اوست.ماه های 31 روزه دستکم در سالشماری های ایرانی مبتنی بر ماههای برجی کاملا شناخته شده است.همه این برج ها منطبق با شش ماه نخست سال بوده اند و امروزه با اندک تغییری در تقویم افغانستان رواج دارد.نویسنده ناشناس ربیع المنجمین شمار برخی ماه های تقویم ایرانی را همانند سالشماری برجی 31 روزه می داند(اکرمی ص52)

7: این ویژگی را بیرونی برای عربان نیز باز می شمارد که به سبب بی دانشی منازل ماه را جز با دیدن نمیشناختند.

8: یکی از دلایلی که بیرونی برای کمبود آگاهی ما می آورد یورش قتیبه بن مسلم به نویسندگان و دانشمندان خوارزم و کشتار آنان و همچنین سوزاندن همه کتاب ها و دفتر ها در آتش است.

9: گویا این اشتباه ها حتی در زمان بیرونی نیز دیده می شده است.استاد بیرونی بازگو می کند (فصل یازدهم) که برخی کسان جز واژگونه نمایی در دین خود ندارند و از حقیقت دین زرتشت غافلند و کسی یافت نمیشود که جشن ها را در جای حقیقی خود در ماه برگزار کند.همو نقل میکند(فصل هجدهم) که زرتشتیان پس از زرتشت پاره ای از عادات خود را از ادیان "حرانی" (در میاندرود/بین النهرین ) فرا گرفته اند.

فراموش نکنیم که تقویم نیز همچون ساعت و همه دیگر ابزار های اندازه گیری و سنجش یک "قرارداد" است و همانگونه که استفاده از ساعتی با سازوکار اندازگیری متفاوت از معمول می تواند نظم و سامان جامعه را مختل سازد.تقویم نیز به همانگونه یک قرارداد اجتماعی است و آشفتگی در آن آشفتگی جامعه را پدید می اورد.در پایان توجه خوانندگان را به گفتاری که همواره از شادروان استاد احمد بیرشک می شنیدم جلب می کنم که تقویم شهریاری ایرانی/جلالی/خورشیدی هجری حیثیت و آبروی علمی ما در جهان است مباذ که به خود حق دهیم تا به دلخواهی و ناآگاهی در آن نوآوری کنیم و به اعتبارش صدمه زنیم.و...
باشد تا با شناخت و دریافتن جایگاه بلند گاهشماری ایرانی در پاسداشت و گسترش یکی از بزرگترین دستاوردهای نیاکان خود که هنوز رقیبی در جهان ندارد کوشا باشیم.به آن مهر بورزیم و بدان افتخار کنیم.

ویژگی های عمومی جشن های ایرانی

خوشبختانه افکار بنده که در مطالب گذشته گفتیم اینجا با دلیل و منبع آمده تا همه چیز در این نقد کامل باشد.
بررسی جشن های ایرانی و زمان برگزاری آنها نشاندهنده ویژگی هایی مشترک در میان همه آنهاست.

نخست: اینکه تقریبا همگی در پیوند با پدیده های طبیعی و کیهانی و اقلیمی هستند و به همین دلیل کوشش شده است تا زمان برگزاری آنها هرچه بیشتر با تقویم طبیعی منطبق باشد.

دوم: اینکه تقریبا هیچکدام برگرفته از دستور های دینی نیستند با اینکه همواره پیروان ادیان گوناگون تلاش کردند برخی از آنان را مراسم دینی خود معرفی کنند اما نمی توان آنانرا متعلق به هیچ دینی دانست.(راز ماندگاری همین بوده)

سوم : ویژگی گردهمایی ها و مراسم ایرانی در این است که با سرور و شادی همراه هستند و غم و اشک و گریه در آنها جایی ندارند.حتی مراسم عید بَمو در میان مانویان که اتفاقا همزمان با روز جانباختن مانی بوده همراه با سرود و شادی برگزار می شده.

چهارم: ویژگی جشن ها و مراسم ایرانی احترام و پاسداشت همه مظاهر طبیعت است در هیچکدام آیین های ایرانی اثری از خشونت و بدرفتاری نسبت به گیاهان و حیوانات دیده نمی شود.بلکه حتی با آیین هایی همراه است که به انگیزه پاکیزگی و پاسداری از محیط زیست برگزار می شود.

پنجم: پیوند ناگسستنی جشن ها با آتش است

ششم: جشن ها چنین اند که با زادروز و سالمرگ کسی در پیوند نیست و آنگونه که از متون کهن همچو شاهنامه آمده.

هفتم: ویژگی های عمومی در گستردگی مراسم است.ایرانیان جشن ها و آیین های میهنی خود را به گونه ای یکپارچه و با همبستگی و همزیستی شگفت انگیزی برگزار کرده و تفاوت های قومی و دینی و زبانی را عامل بازدارنده این یگانگی نمی دانستند آیین های ایرانی متعلق به همه ایرانی ها بوده و همه برای نگاه بانی آن کوشیده اند.کسانی که با تعصب های نابجا دینی و قومی نقش خود را در پاسداری از فرهنگ اصیل ایران بیشتر از دیگران میدانند به این همبستگی باشکوه مردمان ایرانی آسیب می زنند.
در پایان بحث به کتاب تاریخ و تاریخگذاری در جهان از دیروز تا امروز از آقای علی محمد کاوه بطور کوتاه اشاره میکنیم که همانطور که در مطالب بالا در قسمتی گفته ایم که یک روز به آخر ماه اضاف می شود به نام روز زیادی نام گذاری می شود اینطور که 30 روز نام های خود را دارند ولی سی و یکمین روز به نام روز زیادی یا همانطور که در گذشته نام گذاری کردند به نام:
اوراد یا روز زیادی Avardad است.
زین پس همه جشنها در زمانی برگزار می شود که با نام خود می رسد.
پیروز و سبز باشید.

1.هرمزد.2.بهمن.3. اردیبهشت.4. شهریور.5 سپندارمذ.6.خرداد.7. امرداد.8.دی به آذر.9.آذر.10.آبان.11.خور.12.ماه.13.تیر.14.گوش.15.دی به مهر.16.مهر.17.سروش.18.رَشن.19.فروردین.20.بهرام.21.رام.22.باد.23.دی به دین.24.دین.25.اَرد.26.اَشتاد.27.آسمان.28.زامیاد.29.مانتره سپند.30.اَنارام.و 31: اوراد

البته مصادف بودنها بسیار مهمتر از اینها بوده .مثلا  مهر روز در مهر ماه مصادف است با قیام کاوه...ولی هزاران سال از این موضوعات می گذرد و تحریف و تفسیرهای متفاوتی شکل گرفته که زمان دقیق آن را پنهان کرده این پیچیدهگی از گفته های نویسندگان کتابها روشن است. ما نباید آن روز که معلوم نیست کی بوده که حتی با تغییراتی مواجه بود خود را محدود کنیم. مهم این بوده که کاوه در مهر روز از مهرگان قیام کرد .البته هدف از جشنها شادی بوده و آشنایی فرهنگ ایرانی به بقیه.

البته باید به این نتیجه برسیم که دلیلی ندارد که انقدر چیز ساده ای را پیچیده کنیم .مهم جشن و شاد بودن و هم نام شدنه روز و ماه است نه..

منبع: تاریخ و تارخ گذاری در جهان از ع.م.کاوه /جشن ها در ایران باستان از رضا مرادی غیاث آبادی/به همراه تالیف مدیر تارنمای نسل اهورایی  www.nasleahorai.blogfa.com

هیچ نظری موجود نیست: